۱۳۹۷ آذر ۸, پنجشنبه

مجاهد شهید کریم ساعی


مشخصات مجاهد شهید کریم ساعی
محل تولد: خوی
تحصیلات: دانشجو
سن: -
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1360

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید کریم قانمی


مشخصات مجاهد شهید کریم قانمی
محل تولد: تبریز
شغل: -
سن: -
تحصیلات: -
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1367

♦️ 🌷 🌷 عکس این شهید قهرمان سربدار به تازگی به دست ما رسیده است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

درگذشت مجاهد صدیق احمد زارچی


مجاهد خلق احمد زارچی که از سال ۱۳۶۸ به مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوست، پس از سه دهه نبرد در راه آزادی مردم، روز سه‌شنبه ۶ آذر پس از نزدیک ۲سال و نیم مبارزه با بیماری، در بیمارستانی در آلبانی درگذشت و به یاران صدیق و شهیدش پیوست.

او که در ۱۴ماه اخیر، از نبرد طولانیش با بیماری، در انجام کارهای شخصی توسط همرزمانش کمک و همراهی می‌شد، در همه حال روحیه‌یی پرشور و رزمنده داشت.

احمد زارچی در ۱۵شهریور سال ۱۳۳۱ در خانواده‌ای متوسط در خرم‌آباد لرستان بدنیا آمد و تحصیلات خود را در خرم‌آباد به پایان رساند. در تظاهرات انقلاب ضدسلطنتی فعال بود و پس از انقلاب با رویگردانی از مرتجعانی که در کمیته‌ها و دیگر نهادها بر انقلاب چنگ انداخته بودند، با آرمانهای مجاهدین آشنا شد و در سال ۱۳۵۸ با خواندن نشریهٔ مجاهد، گم شده‌اش را پیدا کرد. در همان زمان فرماندهی گارد شرکت نفت را که به او پیشنهاد شده بود رد کرد و به هواداری از مجاهدین پرداخت. این عشق او به آرمانهای مجاهدین سرانجام او را در سال۱۳۶۸ با ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوند داد.

از آن پس احمد در یکانهای رزمی ارتش آزادیبخش به یک رزمنده پرشور آزادی تبدیل شد. در عملیات تدافعی مروارید با وجود آن که از ناحیه سر و صورت مجروح شده بود دلاورانه جنگید.

در دوران ۱۴سال پایداری در اشرف و لیبرتی نیز همواره مجاهدی فعال و پیشقدم در مسئولیتهای مختلف بود. در یگانهای پشتیبانی با حداکثر توان و سخت‌کوشی و دلسوزی مسئولیتهای خود را انجام می‌داد.

اراده و عزم او در یکایک نامه‌ها و تعهدنامه‌هایش برای ادامه نبرد تا برقراری آزادی می‌درخشد. از جمله در نقشه مسیرش در سال ۹۲ نوشته بود:

« با الهام از این شب قدر علی علیه‌السلام و با تمسک به پیشوای مجاهدان می‌خواهم شب قدر خود را با قدر علی گره بزنم. باشد تا با هم همراه و همدل شویم.. در برابر دیوارهایی که رژیم دور و برم کاشته، من آب هستم و آن را می‌شویم و از سر راه کنار می‌گذارم. چون که مجاهد خلق در هر کجا که باشد همه چیز را در هم میکوبد یا افشا می‌کند. و هر چه سر راه جنگمان باشد قادرم آن را بردارم و تا بی‌نهایت به پیش بروم...

لیبرتی و اشرف را میدان جنگ روزانه‌ام می‌دانم و هیچ مانع یا زندان یا کمبودی را به‌ رسمیت نمی‌شناسم چون که از یک مجاهد اشرفی این شایسته و بایسته است». احمد زارچی ۸مرداد ۹۲

احمد قهرمان هنگامی که در لیبرتی در زیر موشک‌باران قرار داشت، با روحیه‌یی پرشور و مقاوم در آماده‌سازی سنگرها و استحکامات فعالانه تلاش می‌کرد.

در برابر توطئه‌های اطلاعات آخوندی و نیروی تروریستی قدس و عوامل تحت‌امر آنها علیه اشرف و لیبرتی قاطعانه ایستاد.

در سال ۱۳۸۲ هنگامی که رژیم تلاش کرد با آوردن تعدادی از اعضای خانواده‌اش در اراده احمد خللی ایجاد کنند، بر ایمانش به حقانیت نبرد مجاهدین و آرمان مبارزه برای آزادی ایران از رژیم ضدبشری آخوندها، تأکید کرد. در سال ۱۳۹۴ هم وقتی رژیم خانواده او را به در ورودی لیبرتی آورد، احمد در نامه‌یی نوشت: ‌

«سازمان مجاهدین خلق ایران که من عضو آن هستم مرا صدا زد و به من ابلاغ کرد که... می‌توانی نزد خانواده‌ات بروی که مرا مخیر کرد در رفتن یا ماندن که آزاد هستی. جواب من: این توطئهٔ رژیم آخوندی است که این افراد را به اینجا آورده به اسم خانواده. من این توطئه رژیم را محکوم می‌کنم و مشت محکمی بر دهان رژیم می‌زنم و می‌گویم یک جواب بیشتر ندارم: ماندن در سازمان مجاهدین خلق ایران. و خانواده واقعی من مجاهدین هستند. هیهات مناالذله احمد زارچی ۶/۱۲/۹۴».

مجاهد صدیق احمد زارچی هنگامی که قرار شد به آلبانی منتقل شود نوشت:
« من این هجرت بزرگ را انجام می‌دهم چون که مجاهد تشکیلاتی و سازمانی هستم... فکر نکنند ما برای حفظ جانمان از اینجا می‌رویم. نه! ما می‌رویم برای جنگ بیشتر و سرنگونی رژیم پلید خمینی. این هجرت بزرگ را انجام می‌دهیم چون که بجز رجوی، رژیم هیچ هماوردی در صحنه ندارد و نخواهد هم داشت. پس من هم با اسم او و با آرمان او (علیه رژیم) می‌جنگم چون که رجوی حق است».

ایمان احمد قهرمان به انقلاب مریم رهایی در خلال تعهدات و نامه‌هایش موج می‌زند.
او در یکی از نامه‌هایش نوشته است:
« به خواهر مریم خوبم با سلام
از این‌که لطف کردید و به دیدن بیماران آمدید متشکرم، اما من نتوانستم حرفم را بزنم... چون که بیمار بودم و نمی‌خواستم شما را ناراحت کنم، اما حالا حرفهایم را می‌زنم.
تسلیم مریضی‌ام نمی‌شوم و با آن مبارزه می‌کنم. این ملاقات برایم تعهد می‌آورد. یعنی من هم می‌توانم چون با شما هستم و الآن خودم را در ایران می‌بینم. شما امید خلق ایران هستید. احمد زارچی »

احمد قهرمان در بحبوحه شدت بیماری در حالی که توان حرکت دادن قلم بر روی کاغذ را نداشت، در شب قدر رمضان سال ۹۶ نوشت:

«بر سه مرز سرخ سستی، ضعف، ذلت پای می‌فشارم. هیهات.
یا امیر مؤمنان
قدر مردم ما را با هدایت و راهبری مسعود و مریم رقم بزن
مرگ بر اصل ولایت فقیه
زنده باد آرمان خواهر مریم
احمد زارچی -۲۶خرداد»

سلام بر او روزی که از ارتجاع و رژیم غاصب آخوندی روی برگرداند، روزی که به مجاهدین و به ارتش ‌آزادی پیوست و روزی که مقاوم و سرفراز به عهدش با خدا و خلق وفا کرد.

خانم مریم رجوی درگذشت مجاهد صدیق احمد زارچی را به همرزمان مجاهدش، به بستگانش، و به مردم لرستان تسلیت گفت و تأکید کرد: درود بر او و خوشا به سعادتش که با عزمی استوار تا آخرین لحظه، رزمنده انقلاب و مجاهد راه آزادی بود و سرفرازانه پرکشید. یاد و راهش در نبرد پیگیر یارانش برای آزادی مردم ایران ماندگار و جاودان است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آذر ۷, چهارشنبه

مجاهد شهید رقیه موتاب پور رضایی


مشخصات مجاهد شهید رقیه موتاب پور رضایی
محل تولد: تبريز
تحصیلات: دانش آموز
سن: 20
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1360

♦️ عکس این مجاهد قهرمان به تازگی به دست ما رسیده است.

حدودا خرداد ماه سال ۶۰ بود که دادیار وحشی زندان تبریز پاسدار نوری وارد بند نسوان شد . چشمش به رقیه افتاده و با حالت مسخره گفت: آهان تو رقیه موتاب هستی و مثلا مجاهد!!!
رقیه دست‌هایش را روی شانه دو تا از بچه ها گذاشته و چنان لگد محکمی به شکم پاسدار نوری جنایتکار زد که پاسدار به زمین افتاده و روانه بیمارستان شد.

عکس کودکی مجاهد شهید رقیه موتاب پور رضایی

فردای اون روز رقیه رو به دادگاه بردند. آخوند جنایتکار  موسوی تبریزی به رقیه گفت: تورو جایی می فرستم که دیگه نتونی برگردی. رقیه محکم مقابلش ایستاد و گفت هزاران نفر رو فرستادی، فکر می کنی منم بفرستی چی میشه؟
چند روز بعد یعنی ۸تیر ماه ۶۰ رقیه موتاب‌ و لعیا عنصریان‌ رو همراه با ۸ برادر مجاهد و مبارز دیگه بی‌رحمانه اعدام کردن.
حمید موتاب، برادر رقیه که اون زمان زندان تبریز بود، بعد از اعدام خواهرش توی بند سه‌گانه تبریز شیرینی پخش کرد و اون هم به همین جرم ـ پخش شیرینی ـ اعدامش کردن.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید ولی بهرامیان


مشخصات مجاهد شهید ولی بهرامیان
حل تولد: تبريز
شغل: کارگر
سن: 37
تحصیلات: -
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1367

♦️ عکس این شهید گرانقدر به تازگی به دست ما رسیده است.

الگوئی از سازش ناپذیری و روحیه مقاومت در مقابل خمینی پلید 
مجاهد شهید ولی بهرامیان(بهرامی) 37 ساله از اهالی ملکان تبریز از مقاوم ترین زندانیان در زندان تبریز بود. یکی از روشهای رژیم سفاک خمینی برای در هم شکستن روحیه و مقاومت مجاهدین در زندان, نگه داشتن زندانی زیر حکم اعدام بود و با همین جنگ روانی می خواستند روحیه ولی را درهم بشکنند. 
هر بار که گروهی از زندانیان را برای اعدام می بردند معلوم نبود آیا ولی را هم صدا می زنند یا نه؟ اما او نه تنها کوچکترین نشانه ای از ترس, اضطراب و نگرانی از خود نشان نمی داد, بلکه با شادابی و نشاطی که داشت باعث بالا رفتن روحیه مقاومت و سرزندگی در سایرین هم می شد. 
در حکم صادره از به اصطلاح دادگاه انقلاب که بدست ولی بهرامیان داده بودند, نوشته شده بود «اعدام تعلیقی». اما رژیم که هیچ سودی از این ترفند کثیف خود نبرده بود, فشار و جنگ روانی خود را روی ولی از طریق فشار آوردن بر خانواده وی ادامه داد و با دجالگری از طرفی آنان را در اضطراب برای اعدام فرزندشان قرار می داد و از طرف دیگر این امید واهی را در آنان دامن می زد که گویا به سادگی می توانند ولی را از اعدام و حتی زندان برهانند. 
مجاهد شهید ولی بهرامیان با متانت و صبری بی نظیر این دجالگری آخوند های پلید را نقش برآب کرد و باز هم دژخیمان خمینی را بور و زبون نمود. عاقبت در شهریورماه سال 67 در جریان قتل عام زندانیان سیاسی اورا نیزبه شهادت رساندند. 
یادش گرامی وراهش پر رهرو باد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آذر ۶, سه‌شنبه

مجاهد شهید حسین جمشیدی


مشخصات مجاهد شهید حسین جمشیدی
محل تولد: تبريز
تحصیلات: ديپلم
سن: 26
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1368

♦️ عکس این شهید قهرمان سر به دار به تازگی به دست ما رسیده است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آذر ۵, دوشنبه

مجاهد شهید رضا رستگار


مشخصات مجاهد شهید رضا رستگار
محل تولد: تبريز
شغل: -
سن: 25
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1367

♦️ عکس این مجاهد قهرمان سر به دار به تازگی به دست ما رسیده است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آذر ۴, یکشنبه

مجاهد شهید حمید موتاب پور رضایی


مشخصات مجاهد شهید حمید موتاب پور رضایی
محل تولد: تبريز
شغل: طلاساز
سن: 29
تحصیلات: دانش آموز
محل شهادت: تبریز
تاریخ شهادت: 1360

عکس این مجاهد قهرمان  و سنگ مزار آن به تازگی به دست ما رسیده است.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آبان ۲۷, یکشنبه

۱۳۹۷ آبان ۲۴, پنجشنبه

۱۳۹۷ آبان ۲۱, دوشنبه

مجاهد شهید سیف الله رجبی


مشخصات مجاهد شهید سیف الله رجبی
محل تولد: همدان
شغل: معلم
سن: 22
تحصیلات: -
محل شهادت: همدان
تاریخ شهادت: 1360

مریم رجوی: قیام و جنبشی که امروز در سرتاسر میهن جریان دارد، امتداد همان ایستادگی سرخ‌فام است و کانونهای شورشی و پیشگامان جنبش دادخواهی ادامه‌دهندگان راه همان قهرمانان‌ هستند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آبان ۲۰, یکشنبه

مهربان و صمیمی، فروتن و بی‌توقع، زحمتکش و دلسوز - جاودانه فروغ اشرف، مجاهد شهید ورقا سلیمانی


مشخصات مجاهد شهید ورقا سلیمانی
محل تولد: اردبيل
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 45
محل شهادت: شهر اشرف
تاریخ شهادت: 1390

«هرکاری خودمان کردیم مار ا پیش می‌برد و سایر پارامترها جانبی است»

مهربان و صمیمی، فروتن و بی‌توقع، زحمتکش و دلسوز، … نامش ورقا بود. ورقا که بود؟ کارگر جوشکار محرومی از سرزمین آذربایجان، رزمنده دلیر ارتش آزادی، توپچی تانک، که سالها در ارتش آزادی‌بخش، بی‌نام و نشان و بی‌چشمداشت، کار کرد و زحمت کشید.

«در سال ۶۵ در پادگان مشهد با نام سازمان آشنا شدم و در عملیات عین خوش به دست ارتش آزادیبخش اسیر شدم».
اسارتی که اسارت نبود، بلکه آزادی بود از چنگال ارتش ارتجاع، و آغاز مبارزه‌ای برای آزادی مردم و میهن.

و ورقا نوشت: «به خلق و میهن خود بدهکارم. با نثار کردن خون و جان در راه آزادی میهنم، دین خود را برای پنجاه میلیون خلق ایران ادا نمایم. تا خمینی ضدبشر از ریشه کنده و… تا بتوانیم ایرانی آباد و آزاد داشته باشیم».


ورقا، این مجاهد بدهکار مردم، در تمام سالهای پایداری تلاش کرد با سخت‌کوشی بهای مجاهد بودن را بپردازد و سرانجام نیز، هستی و جان خود را نثار آزادی مردمش کرد. با دفاع از اشرف، این برج پایدار آزادی.

مریم رجوی: بله، چنان‌که مسعود، درباره این شهیدان گفته‌ است:‌ این خونهای پاک، جوشیدن آغاز خواهد کرد... و خمینی نخواهد توانست این شعله را خاموش کند... 

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید حمید جهاندیده


مشخصات مجاهد شهید حمید جهاندیده
محل تولد: اروميه
تحصیلات: متوسطه 
سن: 19
محل شهادت: ارومیه
تاریخ شهادت:1361

متاسفانه از اين شهيد  قهرمان عکس، خاطرات و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را مي‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.

مریم رجوی: از عموم هموطنان می‌خواهم در کارزار ملی جمع‌آوری اطلاعات شهیدان، پیدا کردن مزارهای پنهان‌شده، و افشای آخوندها و جلادان دست‌اندرکار این جنایت، فعالانه مشارکت کنند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آبان ۱۹, شنبه

مجاهد شهید فتح الله ناظمی


مشخصات مجاهد شهید فتح الله ناظمی
محل تولد: همدان
شغل: تاجر
سن: 38
تحصیلات: -
محل شهادت: همدان
تاریخ شهادت: 1360

مریم رجوی: نام‌های آنها را خمینی پنهان کرد، اما نام‌آورترین زنان و مردان تاریخ معاصر ایران‌اند. مزارهایشان را مخفی کرده‌اند، اما حاضرترین و آشکارترین وجود رزمنده ملت ایران‌اند.
و سال‌هاست بر سر دار رفته‌اند، اما سرود سرخ آزادی بر زبان آنها جاری است.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آبان ۱۷, پنجشنبه

مجاهد شهيد عاطفه و نرگس بهاردوست و حماسة فرار از زندان ديزل آباد




عاطفه بهاردوست سال۱۳۴۰ در کرمانشاه متولد شد. در سال ۱۳۵۷ در رشته فرهنگ و ادب دیپلم گرفت و در همان سال در رشته حقوق وارد دانشگاه تهران شد. ورودش به ‌دانشگاه، سرآغاز تغییر و تحولات بسیاری در احساس و اندیشه او و قبل از هرچیز در کسب شناخت کاملتر از شرایط نابسامان جامعه وفقر و بدبختی و مشکلات مردم ‌بود. عاطفه درهمان دانشکده حقوق با سازمان مجاهدین آشنا شد و بعد از انقلاب ضدسلطنتی برای ادامه مبارزه در مسیرآزادی مردم و رهایی میهنش وارد انجمن دانشجویان مسلمان هوادار مجاهدین خلق ایران شد و فعالیتهای حرفه‌ای خودش را شروع کرد. در بهار سال ۱۳۶۰ عاطفه به‌انجمن کرمانشاه منتقل شد و مسئولیت اغلب راهپیمایی‌ها و فعالیتهای اجتماعی درکرمانشاه را به‌عهده داشت. در شهریور ماه همان سال عاطفه در یک درگیری با پاسداران خمینی دستگیر شد‌. این مجاهد مقاوم، با هوشیاری تمام موفق شد بازجوها را فریب دهد تا درمورد وی حساسیتی نداشته باشند. عاطفه با روحیه مقاوم و مصممی که در زندان داشت، همه زندانیان را تحت تأثیر خود قرار می‌داد. و آنها را به‌سوی هرچه سرسخت‌تر‌کردن مواضعشان در برابر بازجویان و مزدوران تشویق می‌کرد. عاطفه به‌هم‌زنجیرانش یاد می‌داد که چگونه با بازجوها برخورد کنند و اجازه نمی‌داد کسی ذره‌ای در برابر جلادان کوتاه بیاید. یکی از هم‌زنجیران او دراین‌رابطه نوشت : « عاطفه مجاهدی با لیاقت و باهوش بود. همه زندانیان او را بسیار دوست داشتند و تحت تاثیر ویژگیهای برجسته او بودند. عاطفه همیشه به‌من می‌گفت آیا به‌نظر تو یک‌روز ممکن است پیش بیاید که من مجددا به‌مجاهدین وصل شوم و مبارزه‌ام را با این رژیم جنایتکار از سربگیرم؟ او همه زندانیانی را که آزاد می‌شدند از قبل توجیه می‌کرد تا بعد از آزادی به‌ مجاهدین وصل شوند و به ‌مبارزه‌شان ادامه دهند. عاطفه به‌همراه خواهرش نرگس بهاردوست و ۵ تن دیگر به‌نامهای مرضیه جلیلی، اعظم برازش‌مژگانی، مرضیه اسکندری،طاهره محمدی‌کیا و عاطفه خزایی و با کمک زندانبانی به‌نام علی بیات که تحت تأثیر مقاومت و حقانیت مجاهدین قرار گرفته بود، نقشه حمله به‌ رئیس زندان و فرار از زندان را طراحی می‌کنند. عاطفه طراح این طرح قهرمانانه توانست چهار تن از آن زنان مجاهد را از زندان فراری بدهد. پس از این حادثه مزدوران خمینی به‌نقش عاطفه در اجرای این طرح پی برده و او را تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌دهند. طرح حمله به‌رئیس زندان با موفقیت اجرا نمی‌شود و نرگس بهاردوست به‌هنگام اجرای این طرح دستگیر و راهی شکنجه‌گاه می‌گردد. پس از مدتی چهار مجاهدی که موفق به‌فرار شده بودند، به‌علت عدم دستیابی به‌امکانی برای مخفی شدن، یکی پس از دیگری دستگیر و مجدداً به‌زندان منتقل می‌شوند. این شش مجاهد قهرمان یکبار با اجرای فرارشان از زندان و یکبار هم با مقاومتشان در زیر شکنجه تمامی مزدوران و دژخیمان زندان و ازجمله ر‌ئیس جنایتکار به نام تقی خانی را درمانده می‌کنند و به‌دیگر زندانیان درس استواری ومقاومت می‌دهند. 
سرانجام مجاهدین قهرمان مرضیه اسکندری، طاهره محمد‌کیا،نرگس بهاردوست و مرضیه جلیلی به‌همراه علی بیات که او نیز در جریان اجرای طرح فرار مجاهدان دستگیر شده بود در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۶۱ به‌جوخه‌های اعدام سپرده می‌شوند. شب قبل از اعدام نرگس، به‌خواهر مجاهدش عاطفه بهاردوست اجازه می‌دهند که او را ملاقات کند تا بلکه بتوانند روحیه هر دو را در هم بشکنند. اما عاطفه، نرگس و دیگر خواهرانی را که قرار بود اعدام شوند به‌مقاومت تا آخرین لحظه فرامی‌خواند. در این میان بیش از همه عاطفه را زیر فشار شکنجه و بازجویی قرار می‌دهند و از او می‌خواهند که اطلاعات خودش را بدهد. عاطفه بر اثر شکنجه‌‌های مداوم، به‌بیماریهای بسیاری مبتلا می‌شود، دنده‌هایش می‌شکند و درد و رنج بسیاری را متحمل می‌گردد. یک سال بعد، یعنی در ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ دژخیمان خمینی، مجاهد قهرمان عاطفه بهاردوست را پس از اعمال فشارها و شکنجه‌های طاقت فرسا درحالی‌که بیش از هفت ماه در سلول انفرادی به‌سر برده بود، به‌همراه مجاهدان شهید اعظم برازش و افسانه جلالی به‌طرز فجیعی به‌دارمی‌آویزند و زجرکش می‌کنند. جلادان خونریز اعظم و عاطفه را به‌صورت الاکلنگی توسط سیم بکسل حلق آویز می‌کنند به‌طوری‌که دور گردن هر دوی آنها تکه تکه می‌شود. آری این است بهای گزافی که پیشتازان رهایی مردم ایران می‌پردازند.
 
مریم رجوی: از خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی می‌خواهم که با حضور بر سر مزار شهیدان، حق پایمال‌شده خود برای برپایی مراسم بزرگداشت فرزندان قهرمان خود را به رژیم آخوندی تحمیل کنند. 

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آبان ۱۵, سه‌شنبه

مجاهد شهید بهروز علی مرادی


مشخصات مجاهد شهید بهروز علی مرادی
محل تولد: سردشت
تحصیلات: ديپلم
سن: 26
محل شهادت: سنندج
تاریخ شهادت: 1367

مریم رجوی: خمینی جلاد می‌خواست که از آنها هیچ اثری باقی نماند؛ نه از مزارشان و نه حتی از نام‌شان. اما آن‌ها، نه فراموش شدند، نه خاموش شدند؛ به‌عکس از شهرهای بی‌نام و نشان، از ایذه و دورود و قهدریجان و تویسرکان و بانه تا کازرون و چابهار جوشیدند و قیام‌ ماه دی و جنبش اعتراضی سراسر ایران را شعله‌ور کردند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۷ آبان ۱۰, پنجشنبه

درگذشت مجاهد صدیق آرش پورغلامی


مجاهد خلق آرش پورغلامی پس از نزدیک به دو دهه مجاهدت و مبارزه با استبداد مذهبی ولایت فقیه، بر اثر ایست قلبی، در آلبانی درگذشت و به یاران شهید و صدیقش پیوست.

آرش پورغلامی در سال ۱۳۵۵ در هادیشهر آذربایجان شرقی در خانواده‌یی کارگری و زحمتکش به دنیا آمد. کودکی و نوجوانی را با سخت‌کوشی و کار یدی پشت سرنهاد. از همان نوجوانی و در قبال فشارهای کارگزاران رژیم آخوندی در مدرسه واکنشهای اعتراضی داشت و در سالهای بعد در دوران دبیرستان از طریق رادیو صدای مجاهد با مقاومت و نبرد و آرمانهای مجاهدین آشناشد. آرش به ورزشهای رزمی علاقه داشت و دارای کمربند مشکی در رشته کاراته بود.

پس از گرفتن دیپلم ریاضی در رشته کنترل پرواز هواپیمایی قبول شد ولی در مصاحبه نهایی توسط عوامل رژیم رد صلاحیت و از نام نویسی محروم شد. در سال ۱۳۷۸ از طریق دوستانش موفق شد به سازمان مجاهدین خلق ایران وصل و در سال ۱۳۸۰ برای پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران راهی قرارگاه اشرف شود.

آرش قهرمان در شهر اشرف لباس شرف ارتش آزادی پوشید و از آن پس با دل و جان به انجام مسئولیتهای انقلابی خود پرداخت. در دوران پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی و پس از محاصره اشرف در برابر حملات دست نشاندگان ولایت فقیه دلیرانه پایداری کرد. در حملات شش و هفت مرداد۸۸ به اشرف، از ناحیه‌ٔ دست مصدوم شد و در حملات گسترده ۱۹فروردین۹۰ و تهاجم زرهی به اشرف، در کنار همرزمانش قهرمانانه مقاومت کرد و از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

آرش هم به‌خاطر شجاعت و مایه‌گذاری و فداکاریش، و هم به‌خاطر درخشش در صحنه‌های نبرد ایدئولوژیک و جهاد اکبر و عشقی که به ارزشهای انقلاب و مجاهدت برای رهایی خلق و میهن داشت، همواره مورد علاقه یارانش بود. همرزمانش درباره او نوشته‌اند «آرش عاشق همه یارانش بود، از هیچکس کدورتی به دل نمی‌گرفت، به هیچ‌کس و در هیچ مراجعه و درخواستی جواب رد نمی‌داد. می‌گفت هر چه دارم از انقلاب خواهر مریم و آموزشهای آرمانی اوست».

آرش در نامه‌یی در شهریور۹۲ نوشته است:
«سلام خواهر مریم.... بعد از مدتها این نامه را برایتان می‌نویسم چون احساس می‌کنم که دیروز بعد از تماسی که با ما داشتید دنیایم عوض شد و نمی‌توانم همان نفر قبلی باشم.... باور کنید در تک‌تک کلمات شما و حرفهای بچه‌ها... احساس به اوج رفتن می‌کردم و به‌رغم سخت بودن از دست دادن مجاهدینی چون شهدای اشرف، ولی تازه مفهوم (هم الذین یقوی بهم الایمان) را می‌فهمیدم».

آرش در نقشه‌مسیر خود در سال ۹۶ نیز نوشت:
«اولین و زیباترین نقشه مسیری است که بعد از هجرت بزرگ و در شب ملاقات مولا علی، همان منشأ می‌توان و باید و نبأ عظیم و فاروق اعظم و در میعادگاه آمادگی برای سرنگونی می‌نویسم و می‌دانم توشه راهم برای آینده خواهد بود...

از خداوند دو چیز می‌خواهم.
اول: این‌که من را شایسته راه مجاهدی و هر ابتلا و آزمایشی که پیش رویم هست قرار بدهد و یاریم بکند که مجاهد بجنگم و مجاهد بمیرم و یاریم کند که در مسیر سرنگونی رژیم آخوندی لحظه‌یی کوتاهی نکنم.
دوم این که: برای خلقم خواهر مریم و برادر مسعود را برای روز آزادی مردم ایران حفظ کند و روز رهایی از ستم آخوندی، روزی که بی‌شک نزدیک است.
اللهم لک الحمد و لک الشکر».

سلام بر مجاهد صدیق آرش پورغلامی در روزی که پا در راه پیوستن به ارتش آزادی گذاشت و روزی که پس از دو دهه رزم جانانه و فدای صادقانه با دل پرعشقش برای آزادی ایران و مردم ایران به سوی پروردگارش پرکشید.

خانم مریم رجوی درگذشت این قهرمان اشرفی را به همرزمان و بستگانش تسلیت گفت.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید