مشخصات مجاهد شهید ابوالفضل مولایی
محل تولد: زنجان
تحصيل: دیپلم
سن: ۳۲
محل شهادت: زنجان
زمان شهادت: ۱۳۷۰
ابوالفضل در سال ۱۳۳۸در زنجان متولد شد و از دوران نوجوانی بخاطر آشنایی مادرش (مادر مجاهد فاطمه عباسی) با سازمان مجاهدین، ابوالفضل نیز با سازمان آشنا شد و با خواندن و تکثیر دفاعیات مجاهدین شهید، قدم در آن راه گذاشت.
در سال۵۶ توسط ساواک دستگیر شد و یکماه در زندان بود. با شروع قیام ضد سلطنتی یکی از فعالان راه اندازی تظاهرات بود و عکس شهدا و آرم سازمان را برای تظاهرات آماده میکرد و یکی از سازماندهندگان تظاهرات در قیام ضد سلطنتی در شهر زنجان بود و همیشه تلاش می کرد شعارهایی داده شود که به دور از سازشکاری باشد، یکبار وقتی گفت این شعار( رهبران ما را مسلح کنید) را بدهید یکی از آخوندهای در صحنه مانع شد و گفت این شعار تند روی است و مانع شد.
با پیروزی انقلاب ضد سلطنتی و برپایی جنبش ملی مجاهدین در زنجان، ابوالفضل از نفراتی بود که در راهاندازی آن بسیار فعال بود و از هیچ کاری در شکل گیری آن کوتاهی نمی کرد. از آن به بعد بصورت حرفهای وارد مبارزه شد و زندگیاش را وقف مبارزه با نظام پلید آخوندی کرد و در این مسیر سر از پا نمیشناخت و یکی از مسئولین سازمان در زنجان بود که با مایهگذاری تمام وظایف سازمانیاش را دنبال می کرد.
در یکی از حملات چماقداران به انجمن دانشجویان زنجان در سال۵۹ از ناحیه چشم مورد اصابت چاقوی مزدوران حزب اللهی قرار گرفت و بعد از چندین ماه مداوا در بیمارستان پاستور و امداد پزشکی مجاهدین بهبود یافت.
مجددا با شور و اشتیاق بیشتری به مسئولیت سازمانیاش ادامه داد و یکی از نفرات محبوب در جمع مجاهدین بود. از آنجایی که بهلحاظ خانوادگی در شهر شناخته شده بودند و عناصر رژیمی می دانستند که او از نفرات قدیمی و فعالین سازمان است در ۲۴خرداد۶۰ در خیابان سعدی وسط او را به تور انداخته و با قمه و چاقو به جان او میافتند که تمام بدنش مجروح شده و ۱۷دندان او را میشکنند و از همانجا به زندان سپاه منتقل می کنند.
بعد از چند ماه او را به همراه تعداد دیگری از مجاهدین اسیر به زندان تبریز منتقل کرده و در آنجا بهخاطر اینکه قبل از ۳۰خرداد دستگیر شده بود به یکسال زندان محکوم میشود ولی تا اواسط سال ۶۵ در زندانهای تبریز و زنجان بود.
در زندان همراه با مجاهدین شهید محسن میرزایی و رضا اکرامی نقش تشکیلات در زندان زنجان را اداره میکردند، به همین دلیل همیشه مورد غضب زندانبانان و بازجویان بود و هر اتفاقی در زندان میافتاد وی اولین نفری بود که برای بازجویی و زیر شلاق و شکنجه و انفرادی برده میشد.
در سال۶۴ که خبر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین را رژیم با لوش و لجنهای آخوندی به زندان آورد ابوالفضل نفری بود که با ایمان به راه برادر مسعود و راه مجاهدین شروع به توضیح انقلاب ایدئولوژیک به نفرات کرد و همه نفرات( به غیر از چند نفری که بریده و تواب بودند) را از این موضوع عبور داد و ترفند اطلاعات رژیم را خنثی کرد.
بعد از آزادی از زندان در تلاش برای وصل به سازمان بود که در سال۶۶ به سازمان وصل شد و از آن به بعد نیز دنبال تشکل نفرات در شهر بود و تلاش میکرد نفرات را به منطقه اعزام کند تا اینکه مجددا در ۲۴خرداد ۱۳۶۹دستگیر شد و یکسال تمام زیر شدیدترین شکنجهها قرار داشت ولی هرگز از هدف و آرمانی که داشت کوتاه نیامد و در تاریخ ۲۴خرداد ۱۳۷۰همراه با مجاهد گمنام دیگری که در کنار هم آرمیدهاند به جوخه تیرباران سپرده شد.
مریم رجوی: مماشات جامعه بینالمللی و مصونیت مقامات ایران در طول نزدیک به ۴۰سال، این جنایتکاران را تشویق کرده است و آخوندهایی که کشتار سال۶۷ را انجام دادند، همچنان به شکستن رکورد اعدام در جهان ادامه میدهند.
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر