۱۳۹۶ شهریور ۲, پنجشنبه

مجاهد شهید فریده گوهرنیا


مشخصات مجاهد شهید فریده گوهرنیا
محل تولد: كرمانشاه
تحصيل: دانش آموز
سن: 23
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367

به یاد مجاهد شهید فریده گوهرنیا
یادنامه مجاهد شهید فریده گوهرنیا
ای کاش! می‌توانستم در قرارگاه اشرف باشم
خاطره‌یی از مجاهد شهید فریده گوهرنیا، از زبان یکی از همبندان او
فریده را در سال 63شناختم، زمانی که تصمیم داشتم به سازمان وصل شوم اوهم تصمیم داشت وصل شود. بعد که به زندان افتادم، در غیاب نگهبان در محوطه هواخوری با هم حرف می‌زدیم و همفکری می‌کردیم. بعد به زندان دیزل‌آباد منتقل شدیم و تا سال 1365با هم بودیم فریده خیلی پرانرژی بود و همیشه به دیگران روحیه میداد.
از صفات برجسته او متانت، سادگی، صمیمت بود. هر دوی ما در سال 65همزمان آزاد شدیم نتیجه همفکریهایی که در زندان با هم داشتم تصمیم راسخ برای وصل شدن و اعزام به منطقه بود. هر دو تشنه وصل به سازمان بود یم از این‌رو شب و روزمان صرف پیدا کردن یک سرنخ و یا حتی ردی از سازمان بود تا بتوانیم از این طریق به سازمان وصل شویم.
با هم قرارگذاشتیم هر راهی را آزمایش کنیم تا سرانجام به مقصود برسیم. با هم به شهرستان سنقر کلیایی رفتیم در آنجا به منزل مجاهد شهید معصومه امینی مراجعه کردیم. خود او دستگیر شده بود اما خواهرش هنوز بیرون از زندان بود، برخی از فامیلهایشان هم هوادار سازمان بودند. قرارگذاشتیم چنان‌چه امکانی برای وصل پیدا کردند به ما هم بگویند. فریده با روحیه‌یی خستگی‌ناپذیر همه راهها را تست کرد.
شنیده بودیم که می‌توان با راههای ابتکاری از مرز خارج شد. با هم به ارومیه رفتیم و از بیراهه به سمت مرز حرکت کردیم. ناگهان مردی ظاهر شد و گفت چه‌کار می‌کنید؟ گفتیم دنبال آب هستیم و با دست مردابی را نشان دادیم که در آن حوالی بود. او مجاب شد و رفت. عصر هنگام کفش‌هایمان را با کفش ورزشی عوض کرده و از باغهای زیادی گذشتیم. تمام شب راه رفته بودیم نزدیک صبح برای تجدید قوا یکساعت استراحت کردیم اما به‌محض این‌که چشم گشودیم دیدیم که توسط مزدوران رژیم لو رفته‌ایم و با هم دستگیر شدیم.
شجاعت از ویژگیهای بارز فریده بود. او با مجاهد شهید میترا جلالی همبند بود و هر دو در برقراری ارتباط با سایر زندانیان فعال بودند. این دو یار سربدار همیشه با هم ورزش می‌کردند هر بار که توپ به پشت‌بام زندان می‌افتاد بدون ترس از نگهبانان آن را پایین می‌آوردند.
بالاترین انگیزة فریده در زندان گوهردشت ، وصل مجدد به سازمان بود. همیشه دوست داشت مطلبی از قرارگاه اشرف و خواهرمریم و برادر مسعود بشنود. آرزوی حقیقی او دیدار رهبری مقاومت بود. گاه که تلویزیون رژیم ناپرهیزی می‌کرد و صحنه‌یی از برادر مسعود را نشان می‌داد، فریده ذوق زده آن را به دیگر زندانیان نشان می‌داد و بارها آن صحنه را یادآوری می‌کرد. همواره می‌گفت: «ای کاش! می‌توانستم در قرارگاه اشرف باشم؛ آنجا یک بهشت واقعی است. او عاشق آرمان مجاهدین بود و سرانجام با همین عشق به طناب دار بوسه زد.

روحش شاد و یادش گرامی باد...

مریم رجوی: رژیمی که خون فرزندان رشید ایران را ریخت، پس از آن ریختن هر خونی را مباح دانست و زیر‌پاگذاشتن همه مرزهای اخلاقی و انسانی را برای خود مجاز دید. امروز جنبش دادخواهی، رژیم ولایت فقیه را به‌لرزه در آورده و همه پرونده‌های جنایت و خیانت آن را هدف قرار می‌دهد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
https://t.me/shahidanAzadai96

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر